چشمه سار آنیاز
درود ای آبی دریای هستی درود ای آنکه بی من مست مستی درود ای زلال چشمه ساران درود ای شیرمردبختیاران

مرده پرست …

 

روزی کسی به خیام خردمند ، که دوران کهنسالی را پشت سر می گذاشت گفت :

شما به یاد دارید دقیقا پدر بزرگ من ، چه زمانی درگذشت ؟!

خیام پرسید : این پرسش برای چیست ؟

آن جوان گفت : من تاریخ درگذشت همه خویشانم را بدست آورده ام و می خواهم روز وفات آنها بروم گورستان و برایشان دعا کنم و خیرات دهم و…

خیام خندید و گفت : آدم بدبختی هستی !

خداوند تو را فرستاده تا شادی بیافرینی و دست زندگان و مستمندان را بگیری تا نمیرند تو به دنبال مردگانت هستی ؟!…

بعد پشتش را به او کرد و گفت :

مرا با مرده پرستان کاری نیست و از او دور شد .

 

عضوشوید .نظردهید. عزیزشوید ..آنیـــــــاز)برای همــیشــه یــــــاد ونامــــش زنــــده خواهــــد ماند )


نوشته شدهپنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:زندگی,کن,, توسط mansoor
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.